شاززز

شما در حال مشاهده بلاگ قدیمی شاززز هستین! سایت جدید به آدرس shaazzz.ir در دسترسه.
شاززز

اینجا وبسایت آزاد المپیاد کامپیوتره! ;)
واسه ی همه ی سطوح از تازه کارها تا طلای جهانی!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محمد مهدی شکری» ثبت شده است

۲۳
تیر

سلام!

الان که نتایج مرحله ۲ و ۳ هم اومد، خیلی دوست داشتم برای دوستان سومی که به هر دلیلی قبول نشدن (یا طلا نشدن، از قبل!)، مطلبی باشه روی شاززز. 

دو تا از دوستان عزیز سال بالایی که کنکورو بستن(شایان شکر فروش و کیانوش عباسی) حال دادن و متنی خودمونی نوشتن راجه به المپیاد و کنکور و المپیادی‌های کنکوری و کنکورهای المپیادی! و دوران کنکور خوندنشون!

خیلی خوبن متنا!! حتمن هر دو رو کامل بخونین! 


(به دوستانتون هم پیشنهاد کنین!)


شایان شکرفروش

ایشون از قدرهای المپیادن که با فاصله‌ی بسیــار اندک مرحله۲ قبول نشدن و بجاش تو کنکور جبران کردن! رتبه ۹۶ کشور و رتبه ۵۵ منطقه!

متنشون:


سلام دوستان...  

متاسفانه یا شاید خوشبختانه از آدمایی هستم که سال سوم مرحله ٢ قبول نشدن...

المپیاد خیلی چیزا به آدم یاد میده که دیگه احتمالا هیچ وقت اونا رو نمیتونه تجربه کنه. اگر از جنبه فان قضیه نگاه کنیم تو دوران المپیاد هممون دوستای خوب و همفکری پیدا کردیم. کلی خاطره خوب ساختیم و شاید کلّی چیز از هم یاد گرفتیم. از اینا مهمتر المپیاد فکر کردن رو یادمون داد. اینکه چه جوری وقتی به یک مسئله برمیخوریم از رفتن به سمتش نترسیم و سعی کنیم باهاش دست و پنجه نرم کنیم تا به یه جای خوبی برسونیمش. این فکر کردن میتونه دید آدم رو نسبت به خیلی چیزا تغییر بده. این فکر کردن فقط توی درس نیست توی زندگی هم کلی آدمو میتونه جلو بندازه. باید ببینیم که تو این زمانی که المپیاد خوندیم چقدر توانایی به خودمون اضافه کردیم چون تو این دوران میشه کلی بزرگ شد مخصوصا از نظر عقلی!

خیلیا فک میکنن حالا که المپیاد قبول نشدن دیگه زندگی تموم شد اما این طور نیست. المپیادیا(این برچسب رو راستشو بخواین خیلی دوس ندارم چون مثل بقیه برچسب ها زود از بین میره و دیگه فرقی بین آدما نمیزاره مخصوصا وقتی وارد دانشگاه میشین دیگه کسی خیلی به المپیادی بودنتون توجه نمیکنه!) چون همیشه توی جمعی بودن که فقط المپیادی بوده واسه همین خودشون رو با اونا مقایسه میکنن و فکر میکنن شاید ضعیف تر از بقیه هستن ولی به هیچ عنوان این طور نیست و تا حالا کلی آدم غیر المپیادی پیدا شده که از المپیادیا موفق تر شده.

همه ما موفقیت رو دوست داریم ولی باید بدونیم برای موفق بودن نباید حتما المپیادی بود. موفقیت توی پشتکار خلاصه میشه. شاید بهتره یکم داستان خودم رو تعریف کنم. یادمه بعد از اعلام نتایج تا چند دقیقه حالم خیلی بد بود و شُک بودم ولی سعی کردم خودمو کنترل کنم و بعد از یک ساعت فکر کردن به نتیجه رسیدم که با پشتکاری که دارم میتونم وارد فاز کنکور بشم و دقیقا از همون روز شروع کردم واسه کنکور خوندن. اون روز رو خوب یادمه چون یادمه کدوم درسا رو هم شروع کردم خوندن!! راستی اولین نفری بودم که مرحله ٢ قبول نشدم چون دوستم با یک درصد بیشتر از من قبول شده بود واسه همین خیلی به این فک نکنین شاید حقتون خورده شده باشه و احساس کنین چقدر نزدیک بود که قبول بشین و اینا! بگذریم...

وقتی آدم هدف داشته باشه فقط پشتکار میخواد تا به اون هدفش برسه. اگه به کنکور به چشم یک غول نگاه کنیم حتما واسمون میشه مثل یک غول!  پس همیشه پشتکار داشته باشین حتی توی سخت ترین شرایط!

امیدوارم همتون قوی باشین و از هیچ چیز نترسین و  مسیر زندگیتون رو به خوبی و شادی ادامه بدین...


کیانوش عباسی

آقای عباسی رو که میشناسین! D:

ایشون دوم که بودن برنز گرفتن و سوم با قدرت وارد دوره شدن و تا آخرش هم از امیدهای طلا بودن! ولی نقره شدن... بجاش ایشون هم توی کنکور بشدت جبران کردن! بشدت! رتبه ۶ کشوری و ۴ منطقه! :)

متنشون:


سلام به همه ی بچه های گل المپیادی امیدوارم حالتون خوب باشه.

همونطور که میدونید این روزایی که نتایج مرحله 2 و 3 میاد یه عده ی زیادی هستن که 2 3 سال المپیاد خوندنشون تموم میشه و باید برن کارشون رو برای کنکور شروع کنن. من میخوام یه سری نکات رو به این سری از بچه ها بگم البته من قصدم دلداری و اینا نیست میخوام یه سری حقایق رو بگم. من خودم مدال نقره گرفتم و شاید نتونم خیلی حس شما تو این موقعیت رو درک کنم ولی بهرحال  کنکور رو با تموم فشارهاش گذروندم و حالا که چند سالی از اون دوران المپیاد گذشته یکم از ماجرا فاصله میگیرم یه نکاتی رو میفهمم که قبلا اصلا بهش دقت نمیکردم و یا یه چیزایی که قبلا واسم مهم بود رو میفهمم چقدر بی اهمیت بوده پس یه سری نکاتو مورد به مورد میگم امیدوارم حوصله داشته باشید و تا آخرش بخونید!


1. نکته اول اینکه شاید فک کنین کسایی که مدال دارند کلا مسیر آیندشون یهو عوض میشه و یه پرستیژ خاصی خواهند داشت! واقعیت اینه که تو این مدتی که من دانشگاه میرم دیدم که واقعا برای هیچکی اهمیتی نداره که شما مدال داری یا نه! حتی رتبه ی کنکور و درصدا و اینا هم بعد از 1 ماه اول که جوش داغه کلا فراموش میشه یعنی شما میشی یه دانشجو و واقعا فرقی نداره که مدال داری یا نه؛ یعنی با مرور زمان انقدر دغدغه های مهمتری سراغت میان که اون موضوع کاملا فراموش میشه و مدال داشتن هیچ تضمینی برای معدل بهتر یا شرایط بهتر یا هیچی نیست همونطور که رتبه کنکور بهتر داشتن تضمین نیست. یعنی وقتی شما میری تو دانشگاه تقریبا از اول شروع میشه همه چی!


2. اما چیزی که بدردتون خواهد خورد اینجا المپیادی بودن و تفکر المپیادیه... ابتدایی ترینش اینه که اگه رشته کامپیوتر برید 2 3 تا درس ترم های ابتدایی رو بلدین ولی مهم ترش اینه که شما برخوردت با مسائل فرق داره از مسئله نمیترسی فکرت آمادست و ...


3. اینم بگم که کلاسای المپیادتون رو احتمالا به عنوان بهترین کلاسای عمرتون ازش یاد خواهید کرد و بدونین که تو دانشگاهم حتی اگه اون بهترین رشته ای که دوست دارید رو برید بازم اون کلاسا تکرار نمیشن براتون چون کلا فضای دانشگاه متفاوته.


4. حالا یه نکته راجع به سال کنکور بگم! ببینید یه سریاتون ممکنه فکر کنن تو این مدت المیپاد عمرشون رو تلف کردن و یا حس شکست خورده بودن دارن که تو مورد 2 و 3 گفتم که این حس کاملا غلطه! پس شما وقت تلف نکردید اگه شما تو دوران المپیاد درسا رو کم و بیش جلو بردید و کلیتش رو بلدید که تقریبا میتونم بگم عقب نیستید از بقیه ولی حتی اگه عقبم باشید وقت خیلی زیاده و قطعا قطعا میتونید برسونید خودتون رو.


5. نکته ی بسیار مهم اینه که زمان رو از دست ندید متاسفانه بعضیا فاز دپرس برمیدارن کلاسای مدرسه که شروع میشه نمیرن، تست نمیزنن میگن غمگینیم و ... این دقیقن همون چیزیه که اسمش وقت تلف کردنه و هیچ فایده ای براتون نداره و قسمتی که ممکنه بعدن حسرتش رو بخورید همین جاست! اتفاقا هرچی زودتر شروع کنید بهتره قطعا و باعث میشه زودتر با شرایط کنار بیاید. خود من بعد از اعلام نتایج بهم گفتن 1 هفته 10 روز استراحت کن بعد برو استارت بزن ولی من بعد 2 3 روزش رفتم مدرسه کتابا رو گرفتم و شروع کردم تست زدن البته قاعدتا اولش نمیتونستم روزی مثلا 8 یا 10 ساعت تست بزنم زمان میبره یکم ولی خیلی خوبه این دوران گذار زودتر تموم شه. همه ی ما یه درسی هست که بیشتر دوستش داریم و از تست زدن توش لذت میبریم! قطعا واسه همه یه چنین درسی وجود داره مثلا من فیزیک نور رو دوست داشتم چن روز اول فقط داشتم تست نور میزدم! پس وقت رو تلف نکنین که یهو آخر تابستون بگین تابستونم رو از دست دادم چون "حال" درس خوندن نداشتم! این خیلی بده بازم تاکید میکنم.


6. خب خیلی حرف زدم امیدوارم خسته نشده باشید یه نکته ی ریز رو چون محمد مهدی شکری عزیز بهم گفت بگم میگم راجع به این که تو این سال چقدر کانتست بدید! من خودم دوران المپیادم هر روز کدفرسز چک میکردم و کلی کانتست میدادم قرارم گذاشتم سال کنکور مثلا 2 ماه یه بار کانتست بدم و اینا... ولی خب تهش فک کنم فقط یه دونه goodbye 2014 رو دادم! واقعیت اینه شما تو سال کنکور قاعدتا مواقعی که از درس خوندن خسته میشین برای استراحت و تفریح گزینه های بهتری از کانتست دادن هست قطعن!! و فکر خسته رو کانتست دادن فک نکنم باعث شه خستگیش در بره! ولی خب تعداد کمش مشکلی نداره بنظرم هرچند میگم خودتون احتمالا حالش رو نداشته باشید ولی درکل مواظب باشید به درستون لطمه نزنه.


7. نکته ی آخرم بگم که الان اگه از اکثر بچه های مدرسه ی خودم( برای مثال) بپرسی میگن که توی سال پیش دانشگاهی همش آرزو میکردن زودتر تموم شه و شر کنکور کنده شه ولی حالا میبینن چه سال خاطره انگیزی بود و اگه بهشون بگن دوباره برگردن با رضایت برمیگردن به اون سال! چون این آخرین جمعیه که با بچه های مدرستون دارید و قطعا بعدش یه تعدادی از دوستای صمیمتون دانشگاهشون باهاتون متفاوت میشه و دلتنگشون میشین پس سعی کنید لذت ببرید ازین سال.


ممنونم که تا اینجا خوندین حرفمو من سعی کردم حرفای دلمو بهتون بگم نه اینکه دلداری الکی یا شعار الکی بگم و اگه حرفی میزنم واقعا بهش رسیده باشم و حسش کرده باشم.

براتون آرزوی موفقیت میکنم!



به شاززز هم سر بزنین! D:

با آرزوی موفقیت! :)

  • محمد مهدی شکری
۲۶
خرداد

سلام!

طاعات و عباداتتون قبول حق!


پنجمین آزمون عملی شاززز، ابتدای روز پنج شنبه 27 خرداد شروع میشه و تا انتهای شنبه 29 خرداد ادامه داره. طبق معمول شما میتونین هر بازه‌ی 3 ساعته از این مدت رو انتخاب کنین و آزمونتون رو توش بدین.

فقط تا پایان امروز جهت ثبت نام این آزمون فرصت هست! سامانه‌ی امتحان های عملی شاززز


موفق باشین! :)


پی نوشت ۱: دیگه واقعن مشکل ورود به محیط آزمون حل شد!

مسابقه تا انتهای روز یکشنیه ۳۰ خرداد تمدید شد.


پی نوشت ۲: متاسفانه بدلیل مشکلات فنی مجبور شدیم فعلن مسابقه رو در حالت تعلیق قرار بدیم...


پی نوشت ۳: مسابقه از جمعه ۴ تیرماه شروع میشه و ۳ روز ادامه داره.

بابت اشکال بوجود اومده عذرخواهی میکنیم. مشکل این بود که سرور جدیدی برای مسابقات گرفتیم، بعد از اونجایی که این مسابقه رو از قبل روی cms بارگزاری کرده بودیم، با بارگزاری بکاپ‌ها باید همه چی درست میشد که متاسفانه نشده بود... الان دوباره همه چیز از اول اضافه شده.

ثبت نام برای مسابقه بزودی باز میشه و تا پنجشنبه شب باز خواهد بود. کسایی که ثبت نام کرده بودن نیاز به ثبت نام دوباره ندارن.

جا داره تشکر ویژه‌ای بکنیم از امیرمحمد دهقان بابت امتحان‌ های عملی‌ای که امسال توی شاززز برگزار شد! تقریبن همه‌ی کارهای امتحان‌ها رو به عهده گرفت و تا الان ۴ تا (و ایشالا بزودی ۵ تا) امتحان باکیفیت خوب برگزار شده که بدون زحمات او هیچکدوم ممکن نبودن!


پی نوشت ۴: بدلیل درخواستتون و مصادف شدن با شب‌های احیا، مسابقه یک روز دیگه تمدید شد.

این شب ها التماس دعا داریم.

برای بچه های تیم جهانی هم مخصوص دعا کنین.


آپدیت: نتایج

تست دیتا

  • محمد مهدی شکری
۰۱
ارديبهشت

سلام!

حالا که زیاد نمونده تا امتحان، بد نیست که مروری کنیم یسری کارو که سر جلسه نباید انجام بشه! :)


اول از همه حتمن این فیلم آموزشی رو ببینین راجع به نحوه ی خوب امتحان دادن.


خب، در ادامه یسری اتفاق گفته میشه که نباید سر هیچ امتحانی برامون بیفته! اعم از مرحله 1 یا مرحله 2 یا مرحله 3 یا هرچی! حواسمون بهشون باشه که سر اینا نزنیم تو جاده خاکی! :)


این متن کامل شده و پرورش یافته ی متنیه که بعد از مرحله 3 نوشته بودم؛ چون اون موقه خییلی از افراد رو دیدم که به خاطر همچین اشتباهاتی نمره ای که حقشون بود رو از دست دادن... باشه که از اینا کمتر دیده بشه از این به بعد!


مهم تر از همه: بزرگ جلوه دادن امتحان => استرس

"اگه تو این امتحان xـم نشم خرم"

"اگه قبول نشم جلو ۸۰ میلیون نفر ضایع میشم"

"آینده ی تاریخ بشر به این امتحان من بستگی داره"

حتا اگه کاملن هم حق با تو باشه، نباید اجازه بدی اینجور افکار نزدیک ذهنت هم بشه! تجربه ثابت کرده همیشه عدم توجه به نتیجه، رو نتیجه ی امتحان تاثیر مثبت داره! (حتی به صورت تئوری هم ثابت شده!)

بذار یه مثال بزنم. میخوای یه امتحانی رو بدی و چندین ساله که براش کار کردی. همه ی امتحان های مشابهی که پیدا کردی رو دادی و نمره ی خوب گرفتی و مطمئنی میتونی خوب امتحان بدی. نیم ساعت مونده به امتحان، میشینی فکر میکنی به این همه مدتی که درس خوندی و اینکه اگه خوب امتحان ندی چی میشه و فک و فامیل ازت انتظار دارن و اینا، در نتیجه استرس ورت میداره. میری سر جلسه برگه رو میدن، سوال اول رو میخونی. یه مقداری باش کلنجار میری و میبینی که نمیتونی حلش کنی؛ دلیلش هم واضحه، چون قلبت داره میاد تو دهنت از بس استرس داری و نمیتونی به سوال درست فکر کنی. ولی خب خودت نمیفهمی اینو، فکر میکنی در تواناییت نیست که اینو  حل کنی و همه مشکلات "نتونستن اینو حل کردن" میاد جلو چشت، در نتیجه استرست بیشتر میشه. کلی از وقتت رفته پس سوال ۱ رو ول میکنی میری سوال بعدی. سوالو میخونی و یک پنجم زمان عادی روش میمونی (چون فکر میکنی خیلی از وقت عقبی!) و میبینی که نمیتونی حلش کنی، پس ولش میکنی و میری سوال بعد. همینجوری چنتا سوال رو رد میکنی و میرسی به یه سوالی که واقعن آسونه و میتونی حلش کنی. ولی بخاطر استرسی که داری، بی دقتی میکنی و جواب رو غلط در میاری (یا اگه برنامه نویسی باشه، باگ میزنی) و بازم کلی وقتت تلف میشه.

یهو میبینی که نصف زمان امتحان گذشته و بنظرت ۱۰٪ زمان معمولیت سوال حل کردی (که در واقع خیلی کمتر از این حل کردی خودت نمیدونی!). توی امتحان های آزمایشی و مشابهی که دادی هیچوقت انقدر استرس نداشتی و این شرایط برات غریبه، و اینجاست که زندگیت رو میبازی!

کلی وقتت تلف شد، بخاطر ضیق وقت هم سر سوالایی که قبلن حل کردی نمیری و فکر میکنی درست حل کردی (ولی نکردی!)، و خلاصه اگه یه موز میومد سر جلسه در نهایت از تو نمرش بیشتر میشد.


حالا چیکار بکنیم؟

ریشه ی این طرز فکرا این رفتار بچگانست که هممون داریم: اگه نشه آسمون به زمین میاد، باید بشه!

هروقت میخوایم یه ریسکی رو انجام بدیم باید همه ی عواقب ممکن رو بپذیریم! اصلن تعریف ریسک همینه، ممکنه موفق نشی! هیچ امتحانی تو دنیا نیست که کسی قبل امتحان ۱۰۰٪  از رتبه ی  بعد از امتحانش مطمئن باشه. حتا طراح امتحان هم نمیتونه از رتبه ی امتحان دهنده ها مطمئن باشه! خب چرا اکثر ما میگیم خدا کنه که "بشه" و کلن احتمال "نشدن" یه رخداد تصادفی رو در نظر نمیگیریم؟؟

دلیل اینم معلومه. چون برنامه ی  آیندمون رو خودمون نریختیم یا اگه ریختیم با خودمون روراست نبودیم. واقعن نباید انتظار داشته باشیم که براحتی بتونیم مسیری که یکی تونسته تا آخر بره رو بریم. انقد زیادن آدمایی که زندگیشون رو میسپرن به جماعت تا هرجا میخواد ببره و در نهایت میگن "کاش میچسبیدم به علاقم". این جمله ی معروف یعنی همین، باید خودمون فکر کنیم و آیندمون رو مشخص کنیم.

از طرفی اصلن ممکنه صلاح ما نباشه یه امتحانی رو خوب بدیم! مثلن همین المپیاد، مثال های زیادی هست از افرادی که المپیاد میخوندن و به دلایل مختلفی مرحله 2 (مثلن!) قبول نشدن؛ ولی در ادامه خیلی بهتر از کسایی که مرحله 2 قبول شدن زندگیشون رو ادامه دادن و تونستن به جاهای خیلی خوبی برسن! مثلن من یک نفر رو میشناسم که مرحله 2 قبول نشد و هم دوره هاش رفتن دوره تابستونی، ولی اون توی تابستون کار جدیدی رو برای خودش شروع کرد و تونست خیلی توش پیشرفت کنه و یک مقدار خیلی کمی بعدش کارش گرفت و الان تو اون زمینه واقعن آدم خفنیه!

خلاصه که هدف داشتن و براش تلاش کردن خیلی خوبه، ولی حواسمون باشه که ما نمیتونیم بگیم که لزومن صلاحمون توی اون هدفیه که انتخاب کردیم و ما حتمن باید به اون برسیم!

پس بیاین برا خودمون برنامه ریزی کنیم! تکلیفمون با خودمون روشن باشه، وقتی از خودمون میپرسیم اگه نشد چی بتونیم جواب بدیم. پل های پشت سرمون رو هم خراب نکنیم! اینا علاوه بر تاثیرای بزرگی که روی خود زندگیمون میذاره، از این مشکلات هم توی مسیر جلوگیری میکنه. 


خب حالا ازین بگذریم، یکسری چیز هستن که برای آدم مهمن دیگه. مثلن دیدگاه بقیه و رتبه و بالاتر شدن از یکسری افراد توی این امتحان. میتونیم موقع امتحان دادن به دقیقن همین موارد فکر کنیم یا بگیم "من باید ۸۰٪ نمره ی این امتحان رو بگیرم"، یا میتونیم بصورت غیر مستقیم همه ی این کار ها رو باهم بکنیم! با این دیدگاه بریم سر جلسه که "من تا الان تلاشم رو کردم تا برای این امتحان آماده بشم، الان هم باید تمام تلاشم رو بکنم که بهترین امتحان ممکن رو بدم، مستقل از نحوه ی امتحان دادن بقیه و یا نمره ای که قراره بگیرم. ایشالا چیزی که صلاح هست برام اتفاق بیفته."

 بهترین امتحان ممکن رو دادن اینکه رتبت خوب بشه و اینا رو تو خودش میگنجونه و از استرس هم جلوگیری میکنه!


اشتباه خوندن صورت سوال

این یه بی دقتی خیلی رایجه که تا یکی دوبار ازش ضربه نخوری درک نمیکنی چقدر میتونه مضر باشه! صورت سوال رو باید کامل و با دقت بخونیم. اگه امتحان برنامه نویسیه، یک کار مفید اینه که بعد از حل کردن سوال بصورت تئوری و قبل از دست به کد شدن حتمن یک دور دیگه صورت سوال رو با دقت بخونیم تا ببینیم راه حل مشکلی نداشته باشه. اگه هم تشریحیه قبل از نوشتن راه حل، یکبار دیگه صورت سوال رو بخونیم. همچنین اگه روی سوالی اندازه ی معقولی فکر کردیم و نتونستیم حلش کنیم، یک دور دیگه صورت سوال رو بخونیم! صورت سوال رو چندین دور خوندن هم شهودی که از سوال داریم رو زیاد میکنه هم جلوی اشتباه رو میگیره.


گیر کردن روی سوال

همیشه باید حواسمون به زمان باشه. توی المپیاد (مخصوصن کامپیوتر و ریاضی و این سبک درس ها)، امتحان یعنی چالش از نظر زمانی! وقتی پیش نیاز یه امتحان رو داریم در زمان نامحدود میتونیم همه ی سوالاشو حل کنیم، پس همه ی مشکل ما سر زمانه.

یه راه حل خوب برای این موضوع اینه: توی چرک نویس هربار که میریم روی سوالی فکر کنیم، یه خط بکشیم که از اینجا به بعد قراره برای این سوال فکر کنیم، ساعت رو یادداشت کنیم، یه ساعت هم یادداشت کنیم که به نظرمون تو اون ساعت باید دست از این سوال بکشیم و بریم سوال بعد. اگه به موقعی رسیدیم که قراره سوال رو ول کنیم، یکم بررسی کنیم که الان می صرفه بمونیم یا نه. اگه نمیصرفید باید ول کنیم! این هم مشکل بزرگیه که به جای خوبی میرسیم (یا مثلن کدی بلند میزنیم که باید درست باشه ولی از دیباگش عاجزیم) و دلمون نمیاد ولش کنیم، کلی وقت سر همین تلف میکنیم.

 موقع فکر کردن هم اگه به لم یا نتیجه ای رسیدیم حتمن اونو یادداشت کنیم که اگه بعدن برگشتیم روی این سوال همه ی اطلاعاتمون رو بتونیم سریع برگردونیم به ذهنمون.

حین امتحان که فایده ی این روش مشخصه، بعد از امتحان هم یه خلاصه از نحوه ی امتحان دادنمون روی چرک نویس داریم و میتونیم زمان بندی رو آنالیز کنیم و با این سبک امتحان آزمایشی دادن، توانایی برنامه ریزی درست زمانی موقه امتحانمون رو تقویت کنیم.


گیر نکردن روی سوال!

همیشه باید حواسمون به زمان باشه! D:

اگه میبینیم که امتحان مثلن 5 ساعته و 4 تا سوال داره، و ما روی یک سوال یک ربع فکر کردیم و حل نشد، نباید نگران باشیم که خیلی داره طول میکشه! اگه قرار بود سوال ها توی یک ربع حل بشن طول امتحان انقدر نمیشد!

گاهن هم نگران این میشیم که الان نیم ساعته روی یک سوال داریم تلاش میکنیم، و هنوز کلی سوال هست که روشون وقتی نذاشتیم. خب این نگرانی نداره که... اتفاقن چیز خوبیه! وقتی سوالی هست که هنوز روش وقتی نذاشتیم، یعنی سوالی هست که میتونیم ازش کلی نمره بگیریم و هنوز روش وقت نذاشتیم! یعنی باعث میشه به آینده ی امتحانمون امیدوار باشیم! :)


پس همیشه حواسمون به مقدار وقتی که روی یه سوال میذاریم باشه... سر امتحان برنامه ریزی داشته باشیم که اینجوری نشه که تهش یه سوالی باشه که هیچی روش وقت نذاشتیم در عوض یه سوالی باشه که کلللی روش موندیم. اینجوری هم نشه که هی وسط امتحان در حال پریدن از سوالی به سوال دیگه بوده باشیم!


عدم شناخت خود (یا عدم اعتماد به نفس و اعتماد به نفس کاذب)

این مشکل توی مرحله3 خیلی بارزه! یکسری سوال ها هستن که بخش های مختلفی دارن و با حل کردن بخش های سخت تر، بخش های آسون تر هم حل میشن.

مثلن کسی میره سر جلسه و خیلی با وسواس میاد هر سوال رو از آسون ترین بخشش شروع به حل کردن میکنه تا برسه به سخت ترین بخش ها، در صورتی که اگه همون اول میرفت سراغ بخش سخت، در مجموع سریعتر سوالا رو حل میکرد. یا کسی که تا اواخر آزمون رو بخش های سخت سوال ها فکر میکنه ولی نمیتونه حلشون کنه و خیلی دیر میره سراغ بخش های آسون.

باید خودمون رو بشناسیم. با دادن امتحان های مشابه متعدد این شناخت دستمون میاد. البته این هم غلطه که وقتی فکر میکنیم نمیتونیم بخش های سخت تر رو حل کنیم، کلن سراغشون نریم، چون ممکنه برای ما آسون باشن. باید با توجه به شناختمون از خودمون موقه امتحان برنامه بریزیم و اگه پیشرفتی سر جلسه حاصل شد، برنامه ریزیمون رو متناسب با اون تغییر بدیم تا بیشترین بازده رو داشته باشیم.


با دیدگاه روی سوال فکر کردن

بارها تاثیر تلقین رو شنیدیم! پس برای خودمون راجع به سوال قضاوت نکنیم. مثلن اینجوری که "آزمون قبلی سخت بود پس اینم باید سخت باشه" یا برعکسش، و یا اینکه "این سوال خیلی نمره داره پس قطعن حل نمیشه" (و یا برعکسش!) باعث میشه نحوه ی تفکرمون روی سوال رو محدود کنیم و اگه اشتباه کرده باشیم، سوالی رو اشتباهن از دست بدیم. بیاین بذاریم مغز کار خودشو بکنه و با اسم یا نمره سوال یا با نگاه به سوالای مربوط بهش راجع بهش قضاوت نکنیم!


باشه که مفید واقع بشه! :)

  • محمد مهدی شکری
۱۴
فروردين

سلام :-)

(این پست توسط محمد مهدی شکری و علی بهجتی نوشته شده!)


ما عمیقا، خیلی عمیق، خیلی شدید معذرت می‌خوایم ازتون!

به اندازه ی کهکشان راه شیری…نه. خلاصه خیلی عذر میخوایم!

از صمیم قلب، خیلی خیلی ازتون پوزش می‌طلبیم!

واقعا ازتون معذرت می‌خوایم، باور کنید!!

از ته دل شرمنده ایم!!


همونطور که مستحضر هستید امروز سیزده‌ فروردینه و …. خلاصه دروغ سیزده بود!


گول خوردید!! :-شیطنت


از ساعت ۱۲ داشتیم کلی فکر می‌کردیم که چه سناریو‌ای داشته باشیم که هم جذاب باشه هم واقعی به نظر برسه تا به چیزی که دیدید رسیدیم...

اینم چت های ما از ساعت 12 تا 2! (بقیش هم موجوده ولی کپی کردنش خیلی دردسر داشت بیخیال شدیم! D: ) (کامنت هم میتونین بذارین اونجا!)


یه خلاصه ای از داستانی که علنی بود اینه!

اولش من (مهدی!) این مطلب رو میذارم رو شاززز!

بعدش علی میاد و من در دسترس نیستم و خلاصه درست نمیتونیم حرف بزنیم، میاد و مطلب من رو پاک میکنه و این مطلب رو میذاره روی شاززز.

در ادامه، من میام و از ماجرا باخبر میشم و خیلی شاکی این رو دوباره میذارم رو سایت!

و میریم که کانتست بدیم. علی بارها تلاش میکنه باهام ارتباط برقرار کنه ولی نمیشه چون سر کانتستم!

و بعد کانتست میام و یه صحبت نسبتن طولانی و جنجالی داریم و تهش ناراحتی هایی پیش میاد و من این پست رو میذارم!


.

.

.


و بازم معذرت میخوایم! خیلی خیلی!!


این عکسه حال منه موقع به اشتراک گذاشتن اولین مطلب (مطلبی بود که خیلی با محتواش مخالف بودم!) :

sad


ایشالا فردا سر فرصت راجع به اصل مطلب (توصیه های مرحله 2!) با همدیگه (!!!) یه مطلب مینویسیم!


خدا رو شکر 13 به در امسال هم تموم شد! D:


امیدواریم از دستمون ناراحت نشده باشید!

براتون اوقات خوب و خوشی آرزومندیم :-)

  • محمد مهدی شکری
۲۲
آذر

سلام!

ببخشید بابت تاخیر... در همین حد بگم که راه حل ها از هفته ی پیش حاضر بودن، به دلایلی عجیب مجبور شدیم دیر بذاریمشون!


این راه حل ها: راه حل ها!

راه حل ها بصورت خیلی کامل نوشته شدن؛ تلاشمون رو کردیم که طوری بنویسیم که باید توی امتحان مرحله 2 یا دوره نوشته بشه.

 

اگه سوالی رو حل کردین و یا حل نکردین و فکر میکنین که دیگه قرار نیست روش فکر کنین، (توصیه نمیشه توی حالت دومی باشین!) حتمن راه حل ها رو بخونین

چون که اگه راه حلتون با ما یکی بود، نحوه ی نوشتنش رو می آموزین و اگه یکی نبود، راه حل های مختلفی رو میبینین. (برای سوال 4، دو راه حل نوشته شده که حتمن راه حل های مختلفی ببینین!! )

همچنین تلاش کردیم الگوی خوبی برای نحوه نوشتن تحویلتون بدیم؛ با خوندن راه حل ها کامل نوشتن و ترتیب بخش های مختلف اثبات و نحوه ی اسم گذاری و ... رو میبینین!

و چون کامل نوشتن برخی سوال ها سخت بود، ممکنه بخشی از راه حل رو جا انداخته باشینمثلن لم 4 سوال 3 که دیده شده جا بندازینش و اثبات بدون اون کامل نیست!

 

تحلیل آزمون:

طبق آمار گرفته شده، امتحانتون از مرحله 2 یکم سخت تر بود!

چون که نوشتن سوال های 2 و 3 این امتحان سخت تر و وقت گیر تر از معمول سوال های مرحله 2 بود...

همچنین این امتحان  سوال آسونی نداشت! مرحله 2 معمولن یک سوم نمرش آسونه. (نه اینکه اینا سخت بودنا... آسون نبودن!)

البته این هم طبق آمار بود دیگه... ممکنه یه سوالی برای یکی سخت باشه و برای دیگری آسون!

 

بهرحال؛ هر 4 تا سوال امتحان "قشنگ" خطاب شدن و ارزش فکر کردن دارن! اگه هنوز حل نکردینشون ولشون نکنین!

 

شادکام باشین! ؛)


پ.ن. یسری از "ا" های داخل راه حل ها (مخصوصن توی راه حل سوال "آی باکلاه") رو باید بیزحمت با کلاه خودتون بخونین! D:

  • محمد مهدی شکری
۱۰
آذر
سلام!!
خوبین؟!
یه آزمون تئوری در راهه! سوالا رو تا پنج شنبه صبح تو همین مطلب خواهید دید... یه آزمون 4 ساعته و 4 سواله. پس از الان برنامه ریزی کنین که وقت کنین آخر هفته بدینش! توی هفته ی آینده هم راه حل ها رو میذاریم.
منتظر بروزرسانی این مطلب باشید!
مارو هم دعا کنین! :)

بروزرسانی1:
خب اینم صورت سوال های موعود: صورت سوال های موعود!

یسری نکته!

اگه سوالی راجع به صورت سوالا داشتین بصورت پیام خصوصی بپرسین، اگه به جا بود توی بروزرسانی های بعدی پست گفته میشه!

دیگه اینکه تمام تلاشتونو بکنین که امتحان رو تو 4 ساعت متوالی و با تمرکز بدین... امتحان بودنش از بین نره!

راه حل هاتون رو هم بنویسین! وقتی راه حل رو مینویسین مجبور میشین به جزییاتش دقت کنین، در نتیجه اگه مشکل ریزی داشت متوجه میشین! ننویسین ممکنه با راه حل غلط از سوال رد بشین.
اینجا رو حتمن بخونین. تمرین بکنین که خوب بنویسین! خیلیا صرفن بخاطر بد نوشتن، مرحله 2 قبول نمیشن...

از کار های پسندیده ای که میتونین انجام بدین اینه که برگه های همدیگه رو تصحیح کنین! ایراد هاتون گرفته میشه، با راه حل ها و سبک های نوشتن مختلف آشنا میشین و کلی هم فانه! D:

قدر این آزمون رو بدونین!!
خیلی زحمت ها کشیده شده براش... از جمله وقت بسیاری که برای تغییر لحن صورت سوالا از خودمونی به کتابی صرف شد! D:

موفق باشین! ؛)
  • محمد مهدی شکری